کنترل صداهای منفی ذهن با روش NLP

در جلسه چهارم دوره صوتی آموزش NLP می پردازیم به کنترل گفتگوهای منفی که در ذهن شکل می گیرند و انرژی ما را کاهش می دهند.

– فریادی: همراهان خانه NLP ایران سلام. امروز در جلسه چهارم دوره رایگان NLP قصد داریم به تکنیک کنترل گفتگوهای ذهنی بپردازیم. آقای زمانی سلام وقتتون بخیر. خیلی از کاربران در رابطه با گفتگوهای ذهنی از ما سوال پرسیدند که چطور با تکنیک های NLP این افکار را از بین ببریم.

– زمانی: سلام ممنون از شما. در ابتدای جلسه خدمتتون بگم که در روش NLP ما قصد نداریم که خاطرات بد یا افکار مزاحم را حذف کنیم همانطور که در جلسه قبل گفتیم ضمیر ناخوداگاه و بخش های ذهنی در پس هر یک از این ها پیام هایی برای ما دارند. بنابراین زمانی که ما یک خاطره بد داریم اعتقاد بر این داریم که این ها باید بمانند و تحت کنترل باشند. مشکلاتی مانند خشم، خاطره بد، افکار منفی و . . . این ها نباید کاملا حذف بشوند. اگر این ها حذف شوند پیام ها و نیت های خیرشان هم حذف خواهد شد. ما در روش NLP قصد داریم که بگوییم چطور آنها را ( افکار منفی ) کنترل کنیم.

همیشه استرس و ترس بد نیست. برای مثال وقتی ما یک حیوان وحشی را میبینیم، باید آن ترس درون ما باشد یا وقتی نصف شب داریم در خیابان راه میرویم استرس و ترس باید باشند اما بصورت کم و تحت کنترل ما. اگر این ها نباشند میتواند برای جان ما خطر آفرین باشند.

در ادامه این جلسه میخواهیم بپردازیم که چرا در طی روز افکار منفی در ذهن ما وجود دارند؟ اجازه بدید ابتدا سوالی از شما بپرسم. موقعی که از خواب بیدار میشوید چه افکاری در ذهن شما است؟ این افکار آیا مثبت است یا منفی اغلب ما افکار منفی را بیشتر داریم و کاربرانی هم که سوال برای ما فرستادند گفته بودند که روز خودم را با افکار منفی شروع میکنم و این خیلی آزار دهنده است.

ابتدا بگذارید یک مسئله جالبی را در رابطه با ذهن بگویم. چرا زمانی که ما صبح از خواب بیدار میشویم افکار منفی درون ذهنتان هستند و در ابتدای روز این افکار خیلی کم رنگ تر و تحت کنترل قرار می گیرند. ما زمانی که صبح از خواب بیدار میشویم و میخواهیم روزمان را شروع کنیم. ذهن به صورت طبیعی خالی از فکر است و از آن جایی که افکار منفی سریع تر وارد ذهن میشوند، و به سرعت فضای افکار ما را فرا میگیرد و گفتگوی ذهنی ما را تشکیل میدهند.

برای همین افکار منفی در ذهن ما شکل میگیرند و فکر میکنیم که چه روز بدی را شروع کردیم. یکم که میگذرد و به میانه روز که میرسیم میبینیم که دنیا با این شکلی که ما فکر میکردیم نیست. و با خودم فکر میکنم که چقدر جالب در ابتدای روز دوست داشتم از کار خودم استعفا بدم یا از رابطه بدی که درونش هستم بیرون بیام و خیلی کارهای دیگر را بکنم تا از دست این مشکلات رهایی پیدا کنم.

پس در وسط روز میبینیم که قدرت کنترل بیشتری در این افکار منفی داریم. پس یکی از دلایلی که در ابتدای روز افکار منفی به سراغشان می آید این است. اما این گفتگو های منفی در طی روز هم هستند زمانی که من میخواهم تصمیم گیری بکنم یا زمانی که در یک اتفاق می افتد و نیاز دارم که یک حامی درونی داشته باشم یا یک بخشی داشته باشم که با منطق و نه احساس و هیجان تصمیم گیری بکند لین بخش های ذهن به سراغمان می آیند و حالمان را بد میکند. ابتدا اجازه بدید سوالی از شما بپرسم. فکر کنید زمانی که شما در خانه هستید و کسی در خانه نیست کلید پشت در می ماند و شما پشت در می مانید. چه گفتگوهایی درون ذهن شما شکل میگیرد، مثلا:بخش سرزنشگر یا بخش منفی می آیند؟

 فریادی : افکار منفی می آید و بخش سرزنشگر
_ زمانی :آیا منظور این است که افکار منفی ناکامی های گذشته را به شما یادآوری میکند ؟ در این شرایط ما باید یاد بگیریم صدای بخش های درونی ذهن را تغییر بدهیم و در نهایت یک صدای حامی (مثبت) را جایگزین این ها بکنیم.

در مثال دیگر فرض کنید در جاده در حال رانندگی هستید و بنزین ماشین در حال اتمام است و با خودت فکر می کنید آیا در این پمپ بنزین ، بنزین بزنم یا برم بعدی ، و وقتی پمپ بنزین را رد می کنید یک دقیقه بعد چراغ بنزین روشن می شود و احتمال میدی ترافیک باشد و به پمپ بنزین بعدی نرسی. باز هم شاید گفتگوی منفی از این قبیل در ذهن شما شکل بگیرد. که چرا حواس خود را جمع نکردی یل چرا برنامه ریزی نداری و …

اگر در مثال های گفته شده یک بخش مثبت به شما دلگرمی می دهد نشانه ی خوبی است که می توانید افکار خود را کنترل کنید. اما اگر در این شرایط بد بخش های منفی در ذهن شما شروع به محبت کنند ، بدانید که نمی توانید افکار خود را کنترل کنید. در مثال دیگری شاید دیر به محل کار برسید آیا در چنین شرایط باز هم به سرزنش خود می پردازیم؟ اگر مانند اغلب مردم ، نمی توانید افکار خود را کنترل کنید بهتر است  از این تکنیک ها استفاده کنید.

اگر می خواهید بخش های ذهنی را به خوبی بشناسید توصیه می کنیم انیمیشن inside out را ببینید. در این انیمیشن بخش های ذهنی یک انسان را نشان می دهد که هنگامی که هر کدام از آنها کنترل ذهن را بدست میگرد ، فرد رفتاری متناسب با آن را بروز می دهد . مثلا اگر قسمت خشمگین در اتاق کنترل ذهن بشینید فرد خشمگین می شود و اگر بخش ناراحت یا مضطرب کنترل ذهن را بدست بگیرید او رفتاری مشابه آن را انجام می دهد. وقتی این انیمیشن را دیدید ، کاملا منظور را از بخش های ذهنی متوجه خواهد شد. امروز تکنیک های کاربردی از  NLP می گوییم که بتوانید این صدا ها را کنترل کنید. در دوره های آموزش NLP به صورت کامل به این موارد می پردازیم.

امروز فقط قصد داریم به صورت خلاصه آن ها را مرور کنیم. مبحثی که در تغییر افکار ذهنی یا تصاویر ذهنی و خوش ساخت کردن آن ها قرار می گیرد. بحث ساب مدالیتی ها است. هدات به معنی حس است و ساب به معنی زیر، پس ساب مدالیتی به معنی زیر حسی است. تمام انسان ها برای دریافت اطلاعات از صدا ، تصویر و احساس استفاده میکنند. هنوز اگر به شما بگوییم یک خاطره خوب را به یاد بیاورید ، شاید بر اساس ترجیهات خود تصاویر یل اصوات را به یاد بیاورید.

افرادی که صداها برایشان مهم است صداها را به یاد میاورند یا افرادی که ترجیهات احساسی دارند شاید رایحه یا احساسات آن خاطره را باز نمایی کنند.  بنابراین ،  از طریق صدا، تصویر و احساس افکارمان را و خاطراتمان را و اطلاعاتی که به ذهن مان وارد می شوند را فیلتر می کنیم و آن ها را پردازش می کنیم. پس اگر حس ها بر اساس این سه مورد دارد شکل می‌گیرد ما در روش NLP می آییم این ها را تغییر می دهیم تا حس شما هم تغییر پیدا کند. بزارید به زبان ساده برای شما توضیح دهم فرد میگوید زمانی که من در یک جمعی قرار میگیرم عصبانی میشوم ، و از او میپرسم که چه چیزی در ذهن تو اتفاق می افتد که تو عصبی میشوی؟ او میگوید صدایی در سر من است که میگوید تو اعتماد به نفست کمه یا تو لایق این شرایط خوب نیستی یا تو نمیتونی به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنی و همه این صداهای منفی که در ذهن ما است. در این شرایط ما بر اساس صدایی که درون ذهن او است به او راهکار هایی می دهیم. در روش NLP ما نسخه ثابت نداریم اول نگاه فرد در مورد چه چیزی صحبت می کند چه ترجیهی دارد، ترجیهش دیداری، شنیداری، حسی بر اساس این ها ما به او راهکار می دهیم .

برای مثال فرد میگوید من در آن شرایط هستم خیلی صداهای منفی در ذهن من است. ما بهش میگیم که این صداها را به چه چیزی تشبیه میکنی یا اینکه چه تصاویری در ذهن تو است که باعث کاهش اعتماد به نفس تو می شود. او می گوید صدایی از گذشته مثلا صدای معلم دوران دبستان است که همان بچگی هم به من میگفت که تو هیچی نمیشی و تو لایق نیستی یا صدای اقوام و خیلی صداهای دیگر که باعث اذیت ما می شوند.

بنابراین با این شرایط ما با استفاده از این ساب مدالیتی ها این ها رو عوض می کنیم. مثلا میگیم لحن صدا را عوض کن. اگر صدای معلمت هستش که داره حالت رو بد میکنه یا پدر و مادر یا …این ها را عوض کن. می توانید صدا را طنز آمیز کنید تا از بار منفی آن کاسته شود.  مثل صدای شخصیت های کارتونی یا فیلم های طنز را روی آن بگذرید. همین الان هم که شما هم در حال اجرای این تکنیک هستید می‌بینید که این حس چقدر خوشایند است. هنر تکنیک های NLP این است که در لحظه افکار منفی را خوشایند می کند. هنگامی که این صداها را می چرخانید و به پشت سر خود انتقال می دهید با هم این تمرین ساده حس شفا نسبت به آن شرایط بهتر می‌شود. ما به وسیله این تکنیک ها در دوره های آموزشNLP به نتایج خوبی رسیدیم. مثلاً افرادی بودند که خاطرات بدی داشتند و به وسیله این تکلیف ها توانستند افکار خود را مدیریت کنند.

در این تکنیک ها یاد می گیرید چگونه به خودآگاهی برسید و در لحظه ها بهترین رفتار را انجام دهید. در یکی از کتاب های NLP این تمرین جالب را دیدم که نوشته بود در مواقعی مثل رانندگی یا محیط کار اگر این صداهای ذهنی حال درونی شما را بد می کند آن را به یک چیز تشبیه کنید و مثلا از پنجره بیرون بیندازید. مزیت روش NLP این است که از یک روش ثابت استفاده نمی‌کنیم و بر اساس تصاویر ذهنی راه حل ارائه می‌کنیم. ما باید بدانیم که لیاقت زندگی آرام و ذهن آرام را داریم و هیچ قانونی نباید باعث شود تا کیفیت زندگی ما کاهش یابد.

_ فریادی : خیلی ممنون از توضیحاتتون برای این جلسه چه تمرینی را برای کاربران در نظر گرفته اید؟

_ زمانی : خواهش می کنم ، من پیشنهادم به کاربران عزیز این است که در یک برگ تمامی صداهای درونی و افکار ذهنی را یادداشت کنند ، به این طریق می‌توان به خودآگاهی رسید و یک هفته این افکار را کنترل کنند. مثلاً در مواقعی مانند رانندگی یا ارتباط با دیگران اگر بخش‌های ذهنی به شما می‌گویند که یک کار منفی را انجام دهید ، می توانید آن ها را ساکت کنید. من به شما قول می دهم زمانی که این تکنیک ها را یاد بگیرید و از آنها استفاده کنید در لحظه می توانید ذهن خود را کنترل کنید. شاید براتون جالب باشد زمانی که اضطراب می گیریم و می خواهد حالم بد شود به خودم میگم ببین به اندازه کافی تو این شرایط همه چی به هم ریخته حالا تو دیگه بدترش نکن ، و یک بخش حامی دارم مثل یک وزیر مورد اعتماد هستش در کنار خودم و میگم که این بخش حامی باید بیاد بالا و بهم بگه که چیکار کنم ، و به شما بگوید که بهترین کار و منطقی ترین کار در این شرایط چه چیزی میتواند باشد.

اما در گذشته این طور نبود. همه بخش ها با هم می آمدند و این شرایط بد را برای من ده ها بار بدتر می کردند و کنترل آن شرایط از دستم خارج می‌شد. بنابراین بهتون قول میدم خیلی اتفاق های خوبی می افتد اگر روی خودآگاهی خودتان کار کنید تا در نهایت بتوانید خودتان تعیین کنید که کدام یک از بخش های ذهنی در سر شما باید وجود داشته باشد. کدام یک از آن ها کنترل ذهن شما را داشته باشند و قالب گفتگوهای ذهنی شما چه چیزی باشد امید باشد، اعتماد به نفس باشه و موارد دیگه…
_ زمانی : خیلی ممنون از شما و این که وقتی که دوستان عزیز در اختیار ما قرار دادند امیدوارم که این تکنیک ها در جلسات مختلف خدمت دوستان میگیم مثمر به ثمر باشه و مفید باشه براشون هر سوالی هم که داشتن به صورت کامنت میتونن توی این شرایط اعلام بکنن و اینکه تیم پشتیبانی هم توی این شرایط در خدمتشون هستن و می توانند به سوال های اون ها پاسخ بده ، خیلی ممنونم موفق باشین خدانگهدار.