0
0

زندگینامه میلتون اریکسون

2587 بازدید
میلتون اریکسون
5/5 - (2 امتیاز)

زندگینامه میلتون اریکسون

هرگاه از درمان عجیب و مدل های تکامل یافته هیپنوتراپی سخن به میان می آید، نام یک نفر بیش از دیگران جلب توجه می کند. او به همراه خانم ویرجینیا ساتیر و فریتز پرلز، توانستند بنیان اولیه برنامه ریزی عصبی کلامی یا NLP را در جهان بنا کنند. ریچارد بندلر و جان گریندر توانستند با الگوبرداری از روش درمانی میلتون الگوی های ابهام گویی یا زبان میلتون را وارد ان ال پی کنند و تغییرات شگرفی در جهان ایجاد کنند. دکتر میلتون اریکسون ( Milton Hyland Erickson ) روان درمانگر و بنیانگذار هیپنوتیزم اریکسونی در سال 1901 در آمریکا چشم به حهان گشود. او از همان دوران کودکی با بیماری های مختلف دست به گریبان بود توان حرکتی چندانی نداشت. بواسطه همین بیماری ها تا آستانه مرگ پیش رفت. او در مورد بیماری خود می گوید: بیماری من به حدی شدید بود که مجبور بودم تمام روز را در تختخواب بگذرانم. تنها می توانستم چشم هایم را حرکت دهم و در بین 7 خواهر و یک برادر، من ضعیف و ناتوان تر از همه بودم.

او در کتاب قصه درمانی می گوید: هنگامی که در بیمارستان بستری بودم، ناگهان حرف هایی که پزشک به مادرم می گفت  را شنیدم که متاسفانه فرزند شما سپیده دم فردا را نخواهد دید. در این حال بود که با خودم گفتم: لعنت به من اگر قبل از دیدن طلوع خورشید از دنیا بروم. به مادرم گفتم صندوق بزرگی که جلوی من هست را بردار تا بتوانم از پنجره بیرون را ببینم. او از این استعاره برای دیدن اهداف و پیشرفت استفاده کرده است.

او پس از نجات یافتن بر مرگ، ماهها و سالها در اتاق خود می ماند و توانایی حرکت کمی داشت. اما در این بین به الگوهای زبانی بسیاری از افراد توجه می کرد. همین عامل باعث شد تا چند اسل بعد بتواند یک سبک درمانی جدید بنام قصه درمانی را در جهان پایه گذاری کند. او در کتاب خاطرات خود می گوید: من مجبور بودم با دیدن دیگران خودم را سرگرم کنم. به زودی به این نتیجه رسیدم که انسان ها از زبان پیچیده ای استفاده می کنند. بطور مثال خواهرم سیب را به دیگران تعارف می کرد اما آنرا پیش خود نگه می داشت. از اینجا بود که فهمیدم آنها گاهی نه می گویند اما در واقع جوایشان آری است.
از این رو به مطالعه زبان بدن پرداختم و به تحلیل زبان غیر کلامی علاقمند شدم. تفاوت اصلی من با دیگران این است که از صحبت کردن تا راه رفتن را بطور متفاوتی آموختم. من آموختن را یکی از بهترین سرگرمی ها می دانم در حالی که دیگران به آن توجهی نمی کنند. آنها می آموزند در حالی که نمی دانند در حال انجام چه کاری هستند.
او در روش درمانی خود از استعاره درمانی یا متافور به وفور استفاده می کرد. روش درمان او بسیار خاص و منحصر به فرد بود بدین شکل که در حالت خلسه یک داستان تو در تو را روایت می کرد و به مراجع فرصت می داد تا نقش خود را در داستان پیدا کند و با یکی از شخصیت های داستان همانند سازی کند. او از استعاره های مختلف در القاء خلسه استفاده می کرد. میزان تیزحسی او به قدری بالا بود که برای هر حرکت بیمار یک دیالوگ خاص بکار می برد و آن رفتار را به چیزی تشبیه می کرد. همچنین در اتاق درمان نوشته بزرگی نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود: بهترین هیپنوتراپیست دنیا. این کار نیز یکی از شگردهای او در القاء قدرت خود به بیماران بود.

کتاب های میلتون اریکسون

یکی از معروف ترین کتاب های میلتون اریکسون، کتاب قصه درمانی است. او در این کتاب زبان میلتون (ابهام گویی) را بخوبی شرح داده و نمونه هایی از معالجات خود را ارائه نموده است. در سالهای ابتدایی که کسی با روش ابهام گویی او آشنایی نداشت، از این سبک شگفت زده میشد. بسیاری از افراد پس از جلسه درمان در حالی که زیر لب غرولند می کردند، مطب را ترک می کردند. آنها باخود می گفتند: این دیگر چجور کلاهبرداری است؟ چرا باید برای شنیدن یک داستان بی سر و ته چند دلار پرداخت کنم؟ اما همین افراد پس از چند هفته نامه تشکر آمیزی به میلتون ارسال می کردند و در کمال شگفتی از درمان بیماری خود می گفتند.

او هیپنوتیزم اریکسونی را همانند تکمیل کردن مکعب کوبیک توصیف می کرد و عقیده داشت در جلسه درمان، بیمار و درمانگر بدنبال تکمیل کردن پازل درمان هستند و این کار با همکاری دو جانبه انجام می شود. او بیماران را در یک خلسه سبک قرار می داد و با استفاده از مدل میلتون که در دوره های آموزش NLP به تفصیل به آنها می پردازیم، مقاومت خودآگاه را کنار میزد و بر روی ناخودآگاه تاثیرات مورد نظر را اعمال می کرد.

او در بخشی از در مان خود از همانند سازی بیمار با قهرمان داستان ساختگی بهترین استفاده را می کرد.
بطور مثال می گفت در یکی از درمان هایم در مورد دختر کوچکی صحبت می کردم که به پدر خود می گفت: پدر، در مدرسه ما همه دخترها ناخن های خود را می جوند. من هم می خواهم این کار را انجام دهم.
پدرش گفت: بله توهم باید مثل بقیه باشی. برای دخترها مثل بقیه بودن مهم است. تو از آنها عقب هستی و باید تمرین کنی. برای این کار باید در روز سه بار و هر بار 15 دقیقه به این کار بپردازی.

برای این به تو ساعتی می دهم تا بتوانی وقت را بخوبی رعایت کنی. در ابتدا این کار برایش جالب بود اما بعد از مدتی از خیر این کار گذشت و پیش پدرش آمد و گفت: پدر می خواهم مد جدیدی در مدرسه درست کنم. ناخن های بلند بهتر هستند.

کتاب میلتون اریکسون

یکی دیگر از کتاب های میلتون اریکسون که با ترجمه خوب آقای میثم سواردلاور در بازار ایران موجود است، کتاب روانکاوی میلتون اریکسون در رویکرد NLP است. این کتاب با ترکیب مفاهیم و دیدگاههای میلتون اریکسون، فروید و آلبرت الیس از زبان و قرار دادن آنها در چهارچوب ان ال پی، هنر و مهارت، درمان ار بهبود می بخشد. این عمل باعث می شود زیر ساخت های روانی با دقت و پایداری بیشتری دچار تغییرات مفید شوند.

البته زندگینامه میلتون اریکسون به اینجا ختم نمی شود زیرا او دارای سوابق درخشانی در زمینه هیپنوتراپی و درمان بیماری ها دارد و امروزه از این روش در درمان بسیاری از بیماری ها استفاده می شود. او سرانجام در 25 مارس 1980 در سن 78 سالگی از دنیا رفت اما شاگردان و درمانگرانی که تحت آموزش های ایشان در دنیا به فعالیت مشغول بودند، راه او را ادامه دادند.

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://sajadzamani.com/?p=151
اشتراک گذاری:
سجاد زمانی
من سجاد زمانی هستم مستر ترینر NLP و مدرس توسعه فردی و سازمانی قصد دارم در این سایت مطالب آموزشی را با روش ان ال پی طبق استانداردهای آکادمی و انجمن های جهانی ارائه کنم.
مطالب بیشتر
برچسب ها:

نظرات

0 نظر در مورد زندگینامه میلتون اریکسون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.