آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی

اگر می خواهید بدانید که چگونه بهترین هدف گذاری را در زندگی داشته باشید، در این مقاله به آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی خواهیم پرداخت و روش های دستیابی به اهداف را مورد بررسی قرار خواهیم داد. همچنین به تعیین هدف با الگوی اسمارت SMART خواهیم پرداخت و راز افراد موفق و ثروتمند و عادت های پولساز را ارائه خواهیم کرد. در انتهای مقاله نیز به معرفی بهترین کتاب های روانشانسی موفقیت خواهیم پرداخت.

تعریف هدف چیست؟ هدف یعنی قبل از انجام هر کاری بتوانید روی آن فکر کنید و هرکاری انجام دهید تا به آن خواسته خود برسید. هنگامی که به ان می رسید، لبخندی از سر رضایت می زنید و در زندگی خود آرامش را تجربه می کنید.
چه افرادی نیاز به آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی دارند؟
اگر دائما سئوالات زیر را از خود می پرسید، وقت آن است که شیوه هدفگذاری صحیح را بیاموزید.

– چرا به اهداف خود نمی رسم؟
– چرا انگیزه ای برای زندگی ندارم؟
– چگونه اهداف خود را بشناسیم؟
– چرا در انتخاب هدف سردرگم هستم؟
– چرا نمی توانم هدف درستی را انتخاب کنم؟
– راز موفقیت افراد ثروتمند و مشهور چیست؟
– چگونه توانایی و استعداد خود را کشف کنیم؟
– چگونه برای سال جدید برنامه ریزی کنم؟

سردرگمی در انتخاب هدف

شاید این حرف کمی عجیب باشد اما یکی از اولین نشانه هایی که به ما کمک می کند تا روند زندگی خود را تغییر دهیم، نارضایتی از وضعیت موجود و سردرگمی است. هنگامی که در این شرایط قرار گرفتید، افسرده و ناامید نشوید و به ندای درون خودتان گوش فرا دهید. طبق اصول NLP سیستم هوشمند بدن ما دارای پیام های مختلفی است و هنگامی که به این پیام ها توجهی نمیشود، آنها خود را بصورت افسردگی، بی انگیزگی، میگرن و… نشان می دهند. در روند انتخاب هدف نیز زمانی که به سردگمی میرسید، باید با ضمیر ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنید و در مسیر موفقیت حرکت کنید.

اما اغلب ما بجای پرداختن به توانایی های درونی، به تقلید از دیگران می پردازیم و در میانه راه انگیزه خود را از دست می دهیم. آیا می دانید این اتفاق چه زمانی رخ می دهد؟ قبل از آن به گذشته خود نگاهی بیندازید. زمانی که علاقه داشتید در یک رشته خاص تحصیل کنید اما خانواده مجبورتان کردند تا در رشته های مهندسی، پزشکی و… تحصیل کنید و شما یک زندگی زیست نشده دارید که باعث شده است تا انگیزه ادامه راه از شما گرفته شود.

یک تجربه شخصی از انتخاب هدف

من نیز یکی از قربانیان این شرایط بودم و طبق علایق والدین وارد رشته مهندسی شدم و علیرغم دستاوردهای عالی که در شغلم داشتم، اما از زندگی لذت چندانی نمی بردم. من سالها در شرکت های خودروسازی به فعالیت مشغول بودم تا اینکه تصمیم گرفتم روند زندگی خود را تغییر دهم و وارد رشته رواشناسی شوم. در ابتدا با مقاومت و تمسخر اطرافیان مواجه شدم اما پس از مدتی که به موفقیت های بیشماری در برگزاری دوره های آموزشی رسیدم، مورد تحسین اطرافیان قرار گرفتم.

من سبک زندگی خود را مجددا برنامه ریزی کردم و مسئولیت تمام شکست ها را بر عهده گرفتم. اکنون باوجود مشکلات کاری، احساس خوبی نسبت به سبک زندگی خودم دارم زیرا آنرا انتخاب کردم. اگر شما نیز در جای اشتباهی ایستاده اید، به تغییر سبک زندگی خود بپردازید. مطمئن باشید اگر با اراده خود دست به تغییر نزنید، زمانی می رسد که مجبورید روند زندگی خود را عوض کنید.

درس اول به ما می آموزد که به دنبال رسالت فردی برویم و به ندای درون گوش فرا دهیم. اما اغلب انسان ها ترجیح می دهند راه های پیشنهادی دیگران را بکار گیرند و تمایلی برای ریسک کردن ندارند. درس دوم نیز یادآور می شود مسیر موفقیت مملو از چالش های مختلف است و نباید دلسرد شد. اطرافیان اولین موانع ما در دستیابی به موفقیت هستند زیرا نمی خواهند از منطقه امن ذهنی خارج شویم.

چگونه هدفگذاری کنیم؟

به سالهای گذشته خود نگاه کنید. چه اهدافی در سر دارید که هنوز به آنها نرسیده اید؟ آیا دلیل آنرا می دانید؟ شاید در بسیاری از کلاس های موفقیت شرکت کرده اید و کتاب های انگیزشی بسیاری را مطالعه کرده اید اما در نهایت در انتخاب هدف خود مردد هستید. در ادامه به موانع دستیابی به موفقیت اشاره خواهیم کرد:

– ترس از اقدام: یکی از شایع ترین موانع حرکت به سمت هدف، ترس از اقدام کردن است. اگر به سالهای کودکی رجوع کنید، بسیاری از پیام های والدی را بیاد می آورید که والدین به ما گفته اند تا دچار شکست نشویم. مثلا گفته اند با غریبه ها صحبت نکن، رشته تحصیلی انتخاب کن که آینده داشته باشد، به دنبال شغل دولتی بگرد و…
چنین باورهایی ما را به افرادی محتاط و محافظه کار تبدیل کرده که توان ریسک کردن نداریم و همواره تلاش می کنیم در منطقه امن ذهنی بمانیم.

بعنوان تمرین، لیستی از ترس ها و باورهای غلط خود تهیه کنید که از کودکی مانع پیشرفت شما شده است؟ در روزهای آینده هر بار که می خواهید تصمیم جدیدی بگیرید، نگاهی به این لیست بیاندازید و ببینید کدامیک از باورهای محدود هستند که شما را از ادامه کار باز می دارند؟

– تردید و دودلی
یکی دیگر از موانع موفقیت تردید و شک است. اغلب افراد موفق در تصمیم گیری بسیار مصمم عمل می کنند و بدون هیچ تردیدی عمل می کنند زیرا به انتخاب خود ایمان دارند. افراد موفق هنگامی که از اهداف خود صحبت می کنند، با اطمینان می گویند که قصد دارند به آن برسند اما افراد معمولی تردیدی در گفته های خود دارند و اگر کسی بگوید که به آن نمی رسی و شرایط خیلی سخت شده، فورا پشیمان می شوند.

– اهداف فانتزی
در بسیاری از کلاس های آموزش ان ال پی هنگامی که از شرکت کنندگان درباره اهداف خود می پرسم، آنها لیستی از اهداف فانتزی را نام می برند که خودشان هم چندان به آن مطمئن نیستند. مثلا می گویند قصد دارم بهترین بازیگر دنیا شوم یا پولدارترین مرد اسران و.. در صورتی که سبک زندگی، افکار و تلاش آنها چیز دیگری را نشان می دهد. من اسم این نوع اهداف را هدف فانتزی گذاشته ام زیرا فقط به درد رویاپردازی می خورد و در دنیای واقعی اجرایی نیست.

لیست اهداف زندگی

در این بخش از آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی می پردازیم به تعیین لیست اهداف. همه افراد موفق لیستی از اهداف مورد نظر را بصورت مکتوب دارند و هر روز آنرا مرور می کنند. این کار باعث می شود تا ضمیر ناودآگاه ما (RAS) بر روی اهداف متمرکز شود و راههای دستیابی به آنرا به ما نشان دهد اما اگر هدف مکتوبی نداشته باشیم، همانند کشتی بدون هدف به هر سو می رویم.

برای تهیه لیست مورد نظر می توانید اهدافی در زمینه کاری، مالی، عاطفی و معنوی تعیین کنید و زمان مشخصی را برای دستیابی به آن تعیین کنید. اهداف خود را در زمان حال تعیین کنید و خود را در حال رسیدن به آن بدانید.

– هدف مالی من کسب ….. تومان درآمد تا سال….. است.
– هدف عاطفی من …. است.
– هدف معنوی من ….. است. من در حال دستیابی به آن هستم.

تعیین هدف اسمارت SMART چیست؟

در سالهای گذشته یک فرمول جامع بنام الگوی اسمارت بوجود آمده که در تعیین هدف درست به شما کمک می کند. این فرمول ابتدا در دهه 90 میلادی در سازمان ها مورد استفاده قرار گرفت و مدیران موفق توانستند اهداف سازمانی را به بهترین نحو پیش ببرند. سپس در حوزه توسعه فردی نیز وارد ادبیات روانشناسی شد. با استفاده از این الگو می توانید هدف خود را از 5 زاویه مختلف ورد بررسی قرار دهید.

smart مخفف 5 کلمه زیر است.
specific : هدف باید مشخص باشد. از بیان اهداف کلی و مبهم خووداری کنید. اگر قصد دارید به وزن دلخواه برسید یا یک ماشین خاص بخرید، دقیقا خواسته خود را بیان کنید.
Measurable : دستیابی به هدفی که قابل اندازی گیری و سنجش نباشد، غیر ممکن است. بطور مثال اغلب افراد می گویند: می خواهم ثروتمند شوم. آنها هیچگاه مبلغ درآمد خود را نمی گویند. برخی از افراد هم می گویند: می خواهم سلامت باشم یا لاغر شوم و… اگر می خواهید خواندن کتاب را شروع کنید، تعداد صفحات آنرا مشخص کنید. در این شرایط ضمیر ناخودآگاه شما به خوبی می تواند بر روی اهداف متمرکز شود.

Attainable: یکی دیگر از مشخصات هدف درست این است که باید قابل دستیابی باشد. اهدافی را مشخص کنید که کمی بالاتر از سطح توانایی های شما باشند تا چالش مورد نظر را ایجاد کنند.
Realistic: چهارمین مشخصه یک هدف درست، واقع بینانه بودن آن است. مثلا برخی از افراد در دوره های آموزش ان ال پی می گویند: می خواهم به ماه بروم یا ثروتمندترین زن جهان شوم یا کاری کنم که هیچ گرسنه ای در جهان و جود نداشته باشد. شاید این اهداف دست یافتنی باشند اما با واقعیت های زندگی ما تناقض دارند و بیانگر واقعیت های زندگی ما نیستند. بنابراین بدنبال اهدافی باشید که واقع بینامه و منطقی باشند.

Timely: آخرین و یکی از مشخصات هدف درست، زمان بندی درست است. اگر بگویید قصد دارم درآمد خود را دو برابر کنم و یا یک خودروی خاصی را بخرم و زمانی برای آن مشخص نکنید، هیچ انگیزه ای برای دستیابی به آن پیدا نمی کنید زیرا همیشه در ذهن خود می گویید: هنوز وقت دارم. بنابراین مشخص کنید در چه برهه زمانی قصد دارید به اهداف خود برسید.

10 سئوال که زندگی شما را متحول می کند

برای یافتن مسیر درست و آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی به سئوالات زیر پاسخ دهید. برخی از سئوال ها نیاز به تامل و تفکر بیشتری دارد اما در یافتن مسیر درست زندگی به شما کمک می کند:

1- آیا از جایی که هستم رضایت دارم؟
به تمام جنبه های زندگی خود توجه کنید، کدام بخش از زندگی شما است که از آن ناراضی هستید؟ برخی می گویند من از زندگی عاطفی خود رضایت ندارم و برخی دیگر از شغل خود ناراضی هستند. انجام چه کارهایی است که دیگر شما را خوشحال نمی کند؟ اگر هم اکنون امکانات و توانایی لازم را داشتید، چه کاری انجام میدادید؟ بسیاری از افراد می گویند: حتی یک لحظه در شغل فعلی نمی ماندم و به شغل دلخواهم می پرداختم.

اگر شما هم جزء این دسته از افراد هستید، چه شغل یا مسیر زندگی را برای خود میسر می دانید؟ از انجام دادن چه کارهایی لذت می برید؟ لیستی از اهداف و کارهای مورد علاقه خود را تهیه کنید و تصمی مبگیرید هر روز یک قدم کوچک در آن راستا بردارید. پس از مدتی یک عادت مثبت در شما شکل می گیرد که می تواند سرنوشتتان را تغییر دهد.

2- آیا اطرافیانم در موفقیت من دخیل هستند؟
یکی از جمله های مهم که در زندگیم شنیده ام این بود: ” مجاورت باعث مشابهت می شود” این جمله بیان می کند که اطرافیان ما نقش کلیدی در شکست ها و موفقیت های ما دارند. واقعیت این است که سطح درآمد و تفکرات ما از متوسط اطرافیان بالاتر نخواهد رفت، بنابراین بکوشید تا با انسان های موفق ارتباط برقرار کنید. لیستی از اطزافیان تاثیر گذار خود تهیه کنید. متعجب خواهید شد اگر ببینید زندگی شما هم تا حد زیادی شبیه آنان است.

اگر از این روند رضایت ندارید، پس فورا دوستان خود را تغییر دهید و با افراد موفق در تعامل باشید. پس از مدتی، شما نیز همانند آنها به موفقیت دست خواهید یافت و مسیر زندگیتان تغییر خواهد کرد.

اگر در زندگی خود اهداف مشخص و برنامه ریزی شده نداشته باشید، بخشی از برنامه دیگران خواهید شد و باید سرونوشت خود را به دست آنها بسپارید…

3- چه چیزی خوشحالم می کند؟
اگر نمی دانید چه چیزی شما را خوشحال می کند، لیستی از کارهایی تهیه کنید که شما را ناراحت می کنند. سپس در جهت عکس آن اقدام کنید. آیا کاری که دوست دارم را انجام می دهم؟ آیا هنگام برخواستن از خواب حس رضایت دارم یا باخود می گویم: بازهم باید به این شرکت لعنتی بروم و.. انسان های موفق شغل و تفریح خود را درهم ادغام کرده اند و از شغل خود لذت می برند اما انسان های شکست خورده برای خلاص شدن از شغل خود لحظه شماری می کنند. اگر شغلتان شما را خوشحال نیم کند و دائما از وضعیت بد زندگی خود شکایت می کنید، وقت آن رسیده که به علایق خود بپردازید. لیستی از علایق خود تهیه کنید و سعی کنید آنرا در شغل روزمره خود جای دهید.


4- بدمزه ترین چیزی که تابحال خورده ام چیست؟
در کتاب برایان تریسی با عنوان ” قورباغه ات را قورت بده” به طرح این مثال می پردازد که انجام کارهای دشوار همانند خوردن قورباغه است. هر وقت که توانستید کارهای سخت را تحمل کنید و در مسیر هدف قرار بگیرید، پیام مهمی به کائنات ارسال کرده اید که می خواهید به اهداف بزرگ خود دست یابید. بیش از 90% درصد از انسان ها در مراحل ابتدایی هدف، دست از کار می کشند و به نقطه اولیه خود باز می گردند. آنها تصور می کنند وقتی یک هدف را انتخاب کردند، می توانند به راحتی پیش بروند و به نتیجه برسند. طبق یکی از تحقیقات موسسه کسب و کار واشنگتن بیشت از 80 درصد استارتاپ ها یا کسب و کارهای نوپا در سال اول فعالیت از بین می روند.

در مسیر موفقیت هیچ کاری را نخواهید یافت که همراه با موفقیت و آسایش باشد، بنابراین برای دستیابی به موفقت منتظر روزهای سخت باشید. تفاوت انسان های موفق و شکست خورده دقیقا در همین است. انسان های موفق، مشکلات ر اجزیی از مسیر دستیابی به خواسته ها می دانند اما انسان های معمولی و بی انگیزه به دنبال راه های میانبر و راحت هستند و حاضر نیستند هیچ ریسکی را تحمل کنند.

5- امروزم را چطور می بینم؟
برای حرکت به سمت نقطه ایده آل ابتدا وضعیت فعلی را مشخص کنید. آیا می دانید در چه نقطه ای قرار دارید؟ لیستی از میزان درآمد، علایق، نقاط ضعف و قوت و خواسته های خود تهیه کنید. سپس ببینی با وضعیت ایده آل خود چقدر فاصله دارید؟ این فاصله را تلاش و انگیزه شما جبران خواهد کرد.

به مدت یک هفته کارهای خود را زیر نظر بگیرید. آیا در راستای اهداف است؟ روز خود را چگونه شروع می کنید؟ آیا عادتهای روزمره، شما را از اهدافتان دور می کنند یا به آنها نزدیک می کنند؟ اگر باخود فکر می کنید که پس از دستیابی به موفقیت و ثروت عادات غلط خود را تغییر می دهید، سخت در اشتباهید. ابتدا باید عادتهای خوب بسازید تا به مرور زمان شما را به موفقیت برسانند.

6- آیا فرد موثری هستم؟
چقدر موثر هستید؟ دیگران شما را با چه ویژگی هایی می شناسند؟ چگونه می توانید به دیگران کمک کنید؟ بیاد داشته باشید افراد موفق، همواره اثری از خود در جامعه بجای می گذارند و دیگران از وجود آنها بهره می برند. یک لبخند زدن ساده هم می تواند اقرات خوبی را بجا بگذارد. تا جایی که می توانید به دیگران کمک کنید و از خود یک اثر مثبت بجای بگذارید.

7- برای تغییر منتظر چی هستم؟
اغلب ما منتظر یک شرایط ایده آل هستیم تا شروع کنیم. اما تحقیقات ثابت کرده که دست به عمل زدن مهمترین عامل در تغییر سبک زندگی است. بسیاری از انسان ها ایده های عالی در سر دارند اما باتوجه به کمالگرا بودن آنها، هیچگاه فرصت شروع کاری را پیدا نمی کنند و منتظر یک شرایط عالی می مانند.

8- برای تغییر چه منابعی دارم؟
افراد معمولی بجای پرداختن به منابع درونی و توانایی های ذاتی خود، بدنبال شانس یا حمایت بیرونی هستند. حتما افرادی را دیده اید که در قرعه کشی یا از طریق ارث به یک ثروت زیاد رسیده اند اما پس از چند سال به نقطه اول خود بازگشته اند. آنها باور ندارند که می توانند موفق باشند زیرا خود را به درستی نشناخته اند. بنابراین لیتی از منابع درونی خود بنویسد. همچنین می توانید نظر دیگران را در مورد خود بپرسید. از گذشته تا کنون چه فرآیندی را به بهترین نحو انجام می دادید؟ اطرافیان شما را با چه خصوصیاتی می شناسند؟ در انجام چه کارهایی اعتماد به نفس دارید؟

9- موانع دستیابی به موفقیت چیست؟
حال که به مرحله اجرا رسیدید، موانع موفقیت را بررسی کنید. بطور مثال اگر می خواهید یک کسب و کار در زمینه IT راه اندازی کنید، به چالش های راه اندازی کسب و کار توجه کنید. بطور مثال اخذ مجوز، فضای کاری، استخدام پرسنل و….
همچنین اگر می خواهید در محیط کار خود به مراتب بالایی برسید و ترفیع بگیرید، به موانع دستیابی به آن توجه کنید. بطور مثال شاید نیاز باشد تا یک نرم افزار را بخوبی بیاموزید یا بر روی مهارت های ارتباط با مشتری کار کنید. همه این موارد می توانند سکوی پرتاب شما در دستیابی به موفقیت باشند.

10- چه افرادی می توانند به من کمک کنند؟
همه افراد موفق و ثروتمند دارای یک تیم کاری قدرتمند و کارآمد هستند. هیچکس به تنهایی و عدم استفاده از کار گروهای نتوانسته به هدف خود برسد. بنابراین هنر کمک خواستن از دیگران را بکار گیرید و به کسب تجربه در کنار افراد موفق بپردازید.
این کار در گذشته بیش از اکنون مورد استفاده قرار می گرفت و رسم شاگرد و استادی در بین مردم از اهمیت بیشتری برخوردار بود. افراد قبل از اینکه کسب و کار شخصی خود را راه بیندازند، مدتی را در کنار یک شخص با تجربه قرار می گرفتند و پس از مدتی در اصطلاح فوت کوزه گری را می آموختند. این کار باعث می شد تا در شروع کار با ریسک کمتری مواجه شوند.

این روزها رسم شاگرد و استادی کمتر رعایت می شود و افراد با تکیه بر فضای مجازی به راه اندازی کسب و ککار می پردازند. توصیه من برای آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی این است که با مدیران موفق حوزه کاری خود در ارتباط باشید و چالش های هدف مورد نظر را مورد بررسی قرار دهید.

آموزش هدف گذاری با نقشه ذهنی

نقشه ذهنی یکی از ابزارهای مکتوب کردن اهداف است. همانطور که گفته شد، مکتوب کردن اهداف بهترین روش دستیابی به سبک زندگی مورد نظر است. تونی بوزان (Anthony Buzan) در سال 1996 برای اولین بار نقشه ذهنی mind map به شکل امروزی را ارائه کرد. او سبک یادداشت برداری انسان ها را بصورت خطی و یکنواخت می داند که هیچ جاذبه بصری ندارد. از اینرو سبکی از یادگیری را بنا کرد که به وسیله ترسیم خطوط رنگی و وصل کردن موضوعات به هم، می توانید اهداف خود را روی کاغذ بیاورید و برنامه ریزی کنید.

تونی بوزان برای فهم بهتر نقشه ذهنی از شاخه های درخت استفاده می کند. تنه اصلی درخت را به موضوع و شاخه ها را به زیر مجموعه های آن تشبیه می کند. برای رسم یک نقشه ذهنی می توان از یک برگه کاغذ و تعدادی مداد رنگی یا ماژیک استفاده کرد. در وسط صفحه هدف یا موضوع خود را ترسیم کنید. سپس با مداد به مواردی که بر روی آن تاثیر گذار هستند بپردازید.

مزایای نقشه ذهنی چیست؟
– کوتاه کردن فرآیند ایده پردازی: هر یک از کلمات بیانگر ذهنیت شما هستند و بجای چند جمله می توانید از یک الی دو کلمه استفاده کنید.
– مکتوب شدن افکار: اگر بتوانید از آیکون ها و اشکال رنگی برای ترسیم نقشه ذهنی استفاده کنید و بر روی دیوار نصب کنید، هر روز چند بار مجبور خواهید شد به آن نگاهی بیاندازید و اصلاحاتی در ان پدید بیاورید.
– همچنین نرم افزارهای کارآمدی در این زمینه وجود دارند که می توانید با استفاده از آنها افکار خود را به اشکال مختلف بر روی کاغذ پیاده کنید.

بهترین کتاب های هدف گذاری

کتاب اثر مرکب

اگر فکر می کنید که دستیابی به موفقیت و ثروت میانبر دارد، لازم است تا این کتاب را بخوانید. دارن هاردی در این کتاب به بهبود مستمر و قدم به قدم اشاره می کند. اثر مرکب یکی از بهترین فرمولها در آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی است. در این روش می آموزید چطور با بهبود 1 درصدی به موفقیت های خارق العاده دست یابید. او در این کتاب به افراد موفقی چون وارن بافت، بیل گیتس و… اشاره می کند که پس از سالها تلاش و استمرار به موفقیت دست یافته اند.

شاید هیچکس فکر نمی کرد که بیل گیتس از یک کامپیوتر خانگی به امپراطوری ویندوز و مایکروسافت دست یابد اما او از بهبودهای کوچک شروع کرد و به شهرت رسید. دارن هاردی دراین کتاب روند موفقیت را به کشیدن آب از تلمبه های قدیمی در سر چاه تشبیه می کند. برای بیرون کشیدن آب از این تلمبه ها ابتدا باید کمی تلاش کنید تا آب به سطح زمین برسد اما برخی از مردم پس از چند بار تلاش، دست از کار میکشند دریغ از اینکه اگر به تلمبه زدن ادامه می دادند، آب چاه بیرون می آمد. اغلب ما نیز پس از چندبار تلاش دست از کار می کشیو به سراغ هدف دیگری می رویم.

دارن هاردی شانس را یک امر دست یافتنی برای تمام انسان ها می داند و با اتفاقی بودن آن مخالف است. او فرمول شانس را اینچنین تعریف می کند:
فرمول شانس= اقدام + فرصت + نگرش+ آمادگی

دارن هاردی از معدود افراد میلیونر آمریکا است که از نوجوان به موفقیت رسید و در 27 سالگی به درآمد چند میلیون دلاری رسید. او باور دارد بدون سخت و مستمر کار کردن هیچ موفقیتی حاصل نمی شود. او می گوید: مهم نسیت چقدر باهوش هستید، باید خیلی سخت کار کنید تا کمبود مهارت، تجربه و هوش را جبران کنید.

دنبال قدم های بزرگ نباشید
یکی از جذابترین فرمول های دستیابی به موفقیت در این کتاب، اعتقاد به این باور است که قدم های بسیار کوچکی در راستای هدف برداشته شود تا به نتایج بزرگ رسید. اگر می خواهید وزن خود را کاهش دهید، کافیست روزانه به اندازه چند کالری از مواد غذایی بکاهید. شاید در نگاه اول این کار بسیار پیش پا افتاده و ساده باشد اما در دراز مدت به وزن ایده آل خواهید رسید. کافیست به هدف خود متعهد باشید. دارن هاردی در دوره های آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی داستان زندگی خود را روایط می کند که تحت تربیت یک پدر سختگیر و مقرراتی مجبور بود روز خود را بطور دقیق برنامه ریزی کند. او عامل بسیاری از موفقیت های خود را همین سختکوشی می داند.

همچنین داستان زندگی افراد موفق را بیان می کند که چطور با تمرکز بر هدف خود توانستند به یک اسطوره تبدیل شوند. مایکل فلپس برنده 12 مدال طلای المپیک در کتاب زندگینامه خود می گوید: در طی 8 سال تمرینی که با مربی شنای خود داشتم، فقط یک روز اجازه پیدا کردم تمرین خود را کمی زودتر از معمول به اتمام برسانم. او سالها به هدف خود پایبند ماند و در نهایت تبدیل به یکی از ماندگارترین ورزشکاران المپیک شد.

کتاب هدف برایان تریسی

برایان تریسی در این کتاب به آموزش هدفگذاری حرفه ای در زندگی و شغل می پردازد. او از اصل اولویت سنجی نام می برد و می گوید: اولویت سنجی اهداف یعنی شهامت حذف برخی از اهداف زمانبر و غیر موثر. هیچکس دوست ندارد اهداف خود را حذف کند اما این دقیقا اشتباه بسیاری از ماست. همانطور که در آخر هر سال به پاکسازی انباری خانه می پردازیم و وسایل اضافی را دور می ریزیم، در هدفگذاری نیز باید از برخی اهداف دست بکشیم.

1- مشخص کنید در هر قسمت از زندگیتان چه می خواهید.
پس از اینکه اهداف خود را مشخص کردید، آنرا به مراحل کوچکتر تقسیم کنید بطوری براحتی قابل انجام باشد. فرض کنید می خواهید پا در یک سفر مهم بگذارید. برای هر مرحله از این سفر چه ملزوماتی را احتیاج دارید؟ از کمک چه افرادی می توانید در طول سفر استفاده کنید؟ فرآیند هدف نیز به همین شکل ایت. باید برای هر بخش از زندگی خود برنامه ریزی لازم را داشته باشید.

2- تمام خواسته های خود را مکتوب کنید
هدفی که مکتوب نباشد همانند دود سیگار محو می شود. اما هدفی که مکتوب و قابل انجام باشد، در عمق ضمیر ناخوداگاه نفوذ می کند و تبدیل به یک عادت جدید می شود. زندگی خود را مکتوب کنید و از روی کاعذ زندگی کنید. نوشتن اعجاز می کند. هر روز و هر شب بنویسید. وقتی آرزوهایتان را می نویسید، از جایی که باورتان نمی شود و به حساب نمی آورید محقق می شوند. اول نوشتن و دوم تلاش کردن را بیاموزید.

3- انضباط شخصی داشته باشید
اگر فرآیند هدف گذاری حرفه از در زندگی را همانند کاشتن دانه در نظر بگیرید، باید به این دانه در طول روز و ماه ها رسیدگی کنید تا به ثمر بنشیند اما اغلب انسان ها پس از اینکه هدف خود را تعیین می کنند، تمایلی برای تلاش کردن ندارند و انتظار دارند تا هدف به خودی خود به ثمر بنشیند.

انضباط شخصی به معنای متعهد بودن است. شما باید تمام کارهای بی اهمیت و وقت گیر خود را رها کنید و طبق برنامه ریزی روزانه به اهداف خود رسیدگی کنید. شاید یک تماس تلفنی و یا خواندن یک کتاب در راستای هدف بتواند به شما کمک کند تا بهترین نتیجه را کسب کنید. کارهایی که باید امروز انجام شوند را به روزهای دیگر موکول نکنید.

کتاب جادوی فکر بزرگ

رسیدیم به یکی از پرفروش ترین کتاب های حوزه موفقیت فردی بنام جادوی فکر بزرگ. دکتر شوارتز در این کتاب به نقش باورهای ذهنی و تفکرات ما در کسب موفقیت اشاره می کند. او می گوید: هیچ فرد موفقی در دنیا را نمی توانید پیدا کنید که با آرزوهای کوچک به موفقیت رسیده باشد. ترقی نصیب افرادی می شود که به موفقیت ایمان دارند و برای دستیابی به آن می کوشند.

او به شما توصیه می کند که خودتان را دستکم نگیرید و باور کنید که توانمند هستید. سعی کنید از تفکرات و کلمات منفی دوری کنید و حتی در صحبت های روزانه از آنها استفاده نکنید. اجازه ندهید که تفکرات محدود کننده شما را از مسیر موفقیت محدود کنند. همین امر می تواند جادوی فکر شما باشد.

فکر کردن به معنای محدود کردن امکانات شما نیست بلکه نشان می دهد شما شما چقدر در دستیابی به اهداف بزرگ توانمند هستید.

این کتاب به ما جرات بزرگ اندیشیدن را می دهد. او اعتقاد دارد همواره بزرگ فکر کنید و کوچک قدم بردارید. شوارتز سئوال درست پرسیدن را نیمی از حل مسئله می داند و می گوید: زمانی از دانشجویان خود در دانشگاه پرسیدم: آیا می توان شرایطی را مهیا کرد تا زندان نداشته باشیم؟ همه دانشجویان با تعجب گفته بودند این کار محال است. او از دانشجویان خواسته بود تا دقایقی به این امر محال فکر کنند و راه حل های خود را ارائه کنند.

سپس دانشجویان به ایده های مختلف در پیشگیری و آموزش افراد جامعه پرداختند و در طی چند لحظه راههای مفیدی برای کاهش بزهکاری ارائه شده بود. شوارتز در این موقع رو به دانشجویان کرد و گفت: می بینید در این جند لحظه راههایی ارائه شد که اگرچه جرم و جنایت را از بین نمی برد اما به کاهش چشمگیر آن کمک می کند.

هنگامی که بزرگ بیاندیشید، اقدامات بزرگی نیز انجام خواهید داد. بسیاری از ما در ابتدای هر رواهی به خود القا می کنیم که این کار شدنی نیست و نمی توانیم به موفقیت برسیم. همانطور که انتونی رابینز گفته بود، اگر فکر می کنید که می توانید یا نمی توانید، در هر دو صورت درست فکر کرده اید.

بجای اینکه اطلاعات ر ابه خاطر بسپارید، همانند افراد موفق عمل کنید و مهارتهای تفکر خلاق را هر روز در خود افزایش دهید. شما خرده اطلاعاتی را یاد می گیرید و آنها را در حافظه خود ذخیره می کنید که در آینده به کمکتان بیایند. اما اغلب آنها همانند یک جعبه قدیمی که سالها در گاراژ خاک خورده می مانند. اما تفکر خلاق به شما می آموزد چطور در هر لحظه به اطلاعات مفید دسترسی پیدا کنید. در حالی که حفظ کردن اطلاعات مغز ما را انعطاف ناپذیر می کند، تفکر خلاق ذهن را سازگار و منعطف می کند و توانایی های درونی را نمایان می سازد.

تغییر ذهنیت
در جامعه امروز، منفی نگری همه جا دیده می شود و روزانه رسانه های زیادی اخباری از قتل و خشونت به ما می رسانند. در این شرای افکار منفی همانند یک هیولا عمل می کنند و هرچه بیشتر به آنها بها دهیم، قوی تر می شوند. افرادی که منفی باف هستند و می گویند این نشدنی است، همیشه انسان هایی معمولی بوده اند. آنها هیچگاه از ذهینت و افکار محدود خود فراتر نمی روند. بنابراین از آنها فاصله بگیرید و به پرورش رویاهای خود بپردازید.

به رفتارهای روزمره خود توجه کنید. هنگامی که با دوستان خود حرف می زنید شاید متوجه این موضوع شوید که آنها کمی ناراحت هستند. ما از تفسیر زبان بدن می توانیم به حالات روحی افراد دسترسی پیدا کنیم، بنابراین برای داشتن روحیه انتخاب هدف سعی کنید خود را خوشحال و امیدوار نشان دهید.

برای یادگیری و آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی باید به جنبه های مختلف شخصیتی خود توجه کنید. بسیاری از افراد ثروتمند و موفق را می بینم که علیرغم داشتن دستاوردهای اجتماعی، زندگی معنوی و عاطفی خوبی ندارند و دائما در تنش روحی هستند. زندگی ما تک وجهی نیست، پس مقداری از روز را به ارتباط موثر با دیگران و مدیتیشن بپردازید و به کارهای روز قبل فکر کنید. یک انسان موفق همواره در حال تعالی خود است.

شکست خورده ها
افراد شکست خورده دوست دارند بهانه ای برای ناکامی های خود پیدا کنند در حالی که افراد موفق مشتاقند تا راهی جدید برای تلاش مجدد بیابند. بطور کلی دو نوع مدل فکری در دنیا وجود دارد. مدل ذهنی محدود و شکست خورده که به جنبه های منفی هر اتفاق توجه دارد و مدل ذهنی موفق که فقط به فرصت ها توجه دارد.

افراد موفق دارای عنصر توانمندی هستند. توانمندی یعنی پس از شکست، دوباره خود را احیا کنیم. درست موقعی که افراد شکست خورده بدنبال بهانه هستند، افراد موفق در فکر راهی تازه و تلاش مجدد هستند. زوجی را می شناختم که بدنبال خرید خانه ای بودند اما آنها قادر به تامین پیش پرداخت نبودند. شوهر با سازنده خانه تماس گرفت و درخواست یک وام اختصاصی کرد. آنها برای تامین مالی وام به صرفه جویی در هزینه های جاری پرداختند و بعد از دو سال توانستند به خانه مورد علاقه خود برسند. در هر شرایطی به اهداف خود فکر کنید و راههای جدید را انتخاب کنید.

در انتهای مقاله آموزش هدف گذاری حرفه ای در زندگی پیشنهاد می کنم به تمرین های گفته شده بپردازید و اهداف و حتی ترس های خود را مکتوب کنید و هر روز یک قدم در راستای آنها بردارید. پس از مدتی به معجزه تمرکز بر روی هدف پی خواهید برد و نتایج یک به یک خود را نمایان خواهند کرد. اگر فکر می کنید سئوالات بیشتری در این زمینه دارید، می توانید در زیر کامنت بگذارید تا در کوتاهترین زمان به آنها بپردازیم.